wc

ساخت وبلاگ

چرا
خر شدم.
اصلن نمیدونم چی شد که خر شدم و اون وقت شب که یهو با فشار پیشاب بیدار شدم و رفتم مستراح و در حال اجابت مزاج گوشیو تماشا میکردم اونجور جواب دادم.
لعنت به توالت فرنگی که یه جوریه که ادم گوشیشو با خودش میبره تو و همونجور میشاشه به تصمیمهاش.
خر شدم و یهویی نمیدونم چطو شد که عن و گه قاطی جواب دادم.
صبح بلکل یادم رفته بود که چی گفتم و چی نگفتم. بعدن فهمیدم چه خر تو الاغی شده. منهم خر موندم و کوتاه هم نیومدم و بد و بد و بدتر شد. بهمین راحتی شاشیدم به یه روزی که میشد خیلی خوب باشه... خیلی خوش بگذره‌.
اونم البت اصراری نکرد. شایدم اصلن واسه همون لحن بی تفاوت و سرد و باری بهرجهت و از سرواکنیش بود که خر درونم رم کرد و اونجور شیهه کشید. خر درونمم غرور داره خبرش. جفتک انداخت‌ و یه تاپاله پرت کرد وسط یه روز خوشگل بهاری گل و بلبل نشان.
خره دیگه. حالیش نیست که. اونم خر داره. مگه کم جفتک انداخته تاحالا.
هم کادوهام رو دستم موند، هم شیرینی که براش پخته بودم و هم حرفام ماسید تو دل و دهانم و هم اونو از خودم روندم. شایدم نه. اون به یه ور مبارک حواله میکنه و بیشتر به کارای معوقه‌ش رسید‌.
چمیدونم اصن. بره سفر خوب میشه
پ.ن. اگه امروز دیده بودمش الان اینجا چیا که مینوشتم.
پ.ن.۲. توالت فرنگی لعنتیییی

م.باندراس...
ما را در سایت م.باندراس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hellomzfp بازدید : 170 تاريخ : سه شنبه 6 تير 1396 ساعت: 21:55